خانه ما دیوار ندارد
می توانی بیایی گاهی سر بزن نترس گرسنگی ما واگیر ندارد !!!
عاشق زمستان و برفم ، او را نمی دانم ...
من و زمستان ، هیچوقت او را نفهمیدیم . . .
چه زیبا میگفت اون پیرمرد....
این روزها آدمها رو راحـــت میشه خــرید چیزی که خریدنش سخته، مرغ و گوشــت و برنجه..!!
از کارتون توی یک اداره مدرن راضی نیستین؟؟؟
پس این چی؟ هنوز هم از گرسنگی مینالید؟ پس این چی...؟؟؟؟؟؟ از خواب توی تخت خواب سفتتون خسته شدین....؟؟؟؟؟ پس این چی....؟؟؟؟؟ از پیاده روی های روزانه تون خسته شدین....؟؟؟؟؟؟ پس این چی....؟؟؟؟؟؟ هنوز قدر محبت و مراقبت های والدینتون رو نمیدونین.....؟؟؟؟
تـمـام دنـیـا بـه کـنـار ،
خـــــــــــــدا را عـشــق اســت..
هــــــیس....!
ســـــاکت......! آهسته بروید, آهسته بیایید, اینجا وجدان ها همه خوابند....
بعید می دانم راه تعالی بشری
از دانشگاه ها و مدرک های ما رد بشود
باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند، دراز بکشد نی لبک بزند با سوز هم بزند.
توی دنیایی که قلبا هر کدوم یه جا اسیرن
کاش به فکر اونا باشیم ، که از این زمونه سیرن تقلب تلخ...
عجب حکایتی دارد واژه غریب امتحان و من در عجبم از استادی که خودش هم نمیداند باید از چه امتحان بگیرد! و عجبتر، تدابیر امنیتی شدیدی است که برای ممانعت از تقلب چیده شده است. بدون اینکه حتی لحظهای به این موضوع فکر شود که دانشجو چرا تقلب میکند؟ و این موضوع تقلب به طور ریشهای بررسی شود و برای همیشه عواملی که باعث ایجاد انگیزه آن هستند را از بین ببرند. اگر استاد من در وظیفهاش کوتاهی نکند. اگر علم درس مورد تدریسش را داشته باشد. اگر پاورپونتهایی که هیچ محتوایی ندارد و استاد خودش را پشت آن پنهان میکند از بین برود. اگر مدرک استاد حتی مرتبط با درس تدریسی باشد! اگر حداقل امکانات مربوطه را در دانشگاه داشته باشیم. و هزاران اگر دیگر. که همگی باعث عدم یادگیری دانشجو و روی آوردن به بحث تقلب میشود. اگر یکبار صدای اعتراض من بلندتر از اتاقم میشد آنگاه امروز... |